گروه بینالملل مشرق - یک ماه پیش و با نزدیک شدن به سالروز شهادت حاج عماد مغنیه فرمانده جهادی بزرگ مقاومت، رسانههای آمریکایی گزارشهای متعددی را پیرامون این فرمانده شهید منتشر کرده و تأثیرگذاری وی را در حوادث متعددی مورد اشاره قرار دادند تا به صورت مستقیم یا غیرمستقیم ترور وی را که با مشارکت فعال سرویس جاسوسی موساد در دمشق انجام شد، توجیه کنند. آن ها در حالی تلاش داشتند عماد مغنیه را به رویکردهای تروریستی متهم کنند که سابقه تاریکی در اقدامات تروریستی در لبنان و منطقه دارند.
بئر العبد قربانی تروریسم دولتی
نام منطقه بئر العبد چندین بار در فهرست اقدامات تروریستی در لبنان برده شده است، اما شاید یکی از بزرگترین این کشتارها که نمود واقعی تروریسم بینالمللی بود، در روز هشت مارس سال 1985 به وقوع پیوست. خانوادههای قربانیان این حادثه هنوز آن روز تلخ و آن کشتار فجیع را فراموش نمیکنند و همه ساله با حضور در مناطق منفجر شده، یاد و خاطره آن روز را گرامی میدارند. آنها همچنان بر ضرورت زنده نگه داشتن یاد این شهدا و حفظ وصیت آن ها و محکوم کردن عاملان این جنایتها تأکید دارند.
ابو حسن نورالدین که همسر خود را در این انفجار از دست داده است، میگوید وی در حالی به شهادت رسید که بین نمازگزاران جمعه شیرینی توزیع میکرد. او تأکید دارد که خانوادهاش همچنان در خط جهاد و مقاومت هستند و خون همسرش، فرزندان را به گونه ای تربیت کرده که الگوی مقاومت و صبر و جهاد هستند.
یکی دیگر از این جنایتها در سال 2013 رقم خورد، جنایتی که دست عربستان سعودی در پس پرده این اقدام نیز کاملاً ملموس بود. ریاض مداخله حزبالله لبنان و سرشکسته راهبردی تروریستها در منطقه القصیر را عاملی برای جلوگیری از تحقق رویاهای این رژیم در براندازی دولت سوریه می دید، لذا دامنه اعلام جنگ رژیم آل سعود بر ضد محور مقاومت از آن زمان و با انجام انفجارهای تروریستی در بئر العبد توسعه پیدا کرد.
انفجار بئر العبد و کلید حل معما
در روز هشت مارس 1985 نزدیک ساعت چهار و 40 دقیقه بعد از ظهر مجموعه ای از مزدوران صهیونیستی یک خودروی بمبگذاری شده را در محله الصنوبره- سیندرلا در بئر العبد منفجر کردند. آنها با این انفجار تلاش داشتند مرحوم علامه سید محمد حسین فضلالله را ترور کنند. انفجار مذکور 80 شهید بر جای گذاشت که بیش از 40 نفر از آنها زن و کودک بودند. این انفجار همچنین به مجروح شدن 260 تن انجامید. چهار ساختمان در نزدیکی مکان انفجار تخریب شد و 20 ساختمان مسکونی در شعاع 200 متری انفجار آسیب دیدند. علاوه بر اینها خسارتهای مالی زیادی در نتیجه انفجار به بار آمد.
در آن زمان تمامی دنیا نسبت به این اقدام سکوت کرد، تنها یک نفر تصمیم گرفت در این زمینه تحقیق کند. او عماد مغنیه بود. وی موفق شد بعد از انجام اقدامات حرفهای عوامل تشویق کننده و اجرایی این انفجار را شناسایی کند. نتایج تحقیقات این بود که سازمان جاسوسی مرکزی آمریکا و گروهی از مزدوران آن این عملیات را انجام دادند. در این رابطه 11 نفر بازداشت شدند که تمامی آنها به ارتکاب این جنایت اعتراف کردند. آنها اعتراف کردند که از سال 1978 تحت پوشش مؤسسات رسمی داخلی و حمایتهای منطقهای و بینالمللی در زمینه جاسوسی فعالیت داشتهاند.
گروههای مذکور طی هفت سال اقدام به فساد در کشور کردند، اینها علاوه بر افرادی بودند که در آن زمان موفق به فرار شدند. آنها حدود 20 انفجار انجام داده بودند که در نتیجه آنها 277 نفر کشته و 1111 نفر زخمی شدند، علاوه بر این که بسیاری از منازل مسکونی و اماکن تجاری در اثر این انفجارها تخریب شده و ترس و وحشت در میان شهروندان بیگناه گسترش پیدا کرد.
معمایی که مغنیه کلید حل آن شد
در صبح روز بعد از انفجار بئر العبد عماد مغنیه عزم خود را جزم کرد تا هویت عاملان این اقدام را به هر قیمتی که شده کشف کند. در همان زمان مجرمان این عملیات تلاشهایی را برای انحراف افکار عمومی دنبال کرده و در گزارشی در روزنامه واشنگتن پست سعی کردند افکار عمومی را از دست داشتن آمریکا در این جنایت منحرف کنند.
در این گزارش آمده بود که رونالد ریگان رئیسجمهور آمریکا در اواخر سال 1984 با طرحی محرمانه برای آموزش و حمایت از یگانهای ضد تروریستی از سوی سازمان جاسوسی آمریکا موافقت کرده است، یگانهایی که قرار بود مأموریت اصلی آنها هدف قرار دادن " تروریستهای احتمالی در خاورمیانه " باشد.
نشریه آمریکایی نیوزویک در تشریح ایده ترور علامه فضل الله در آن زمان می نویسد که دولت وقت لبنان در سال 1984 خواستار تشکیل نیرویی تحت ادعای "مقابله با تروریسم" شده بود. پس از موافقت رونالد ریگان رئیسجمهور آمریکا و ویلیام کیسی مدیر سیا و جرج شولتز وزیر خارجه و رابرت مک فارلین مشاور امنیت ملی آمریکا این گروه تشگیل شد. این گروه آموزش سه مجموعه متشکل از پنج نیرو بود. این موضوع همچنین به اعضای کمسیونهای اطلاعاتی در سنا و مجلس نمایندگان نیز خبر داده شد. در این راستا عواملی برای جمعآوری اطلاعات و تهیه نقشه راه برای انجام انفجار در مسیر کاروان علامه فضل الله تشکیل شده بود.
گزارش واشنکتن پست تاکید می کند که یکی از این مجموعهها، متشکل از گروههای اطلاعاتی لبنانی و غیر لبنانی مأموریت مستقلی داشتند، آن تلاش داشتند انفجاری را در بیروت در خارج از منزل یکی از رهبران شیعه این کشور انجام دهند. آن ها اعتقاد داشتند این فرد در پشت پرده حمله به تأسیسات آمریکایی در منطقه قرار دارد.
باب ودورد نویسنده متخصصتر زمینه جنگ های آمریکا در کتاب خود تحت عنوان "حجاب" به نقل از ویلیام کیسی مدیر وقت مرکز سی آی ای در بیروت از راهکارهای تأمین مالی این طرح پرده برمیدارد. کیسی میگوید که این طرح بعد از نشستی بین وی و بندر بن سلطان بن عبدالعزیز سفیر وقت عربستان سعودی در آمریکا در یکی از قهوهخانه های واشنگتن به اجرا گذاشته شد. در این نشست علامه فضلالله به عنوان یک عنصر نامطلوب برای سیاستهای آمریکا شناخته شد و حاضران تصمیم گرفتند از دست وی خلاص شوند.
به این ترتیب بندر بن سلطان چکی به مبلغ سه میلیون دلار به سرویسهای جاسوسی آمریکا داد تا به عنوان تأمین مالی عملیات ترور علامه فضلالله هزینه شود، چرا که بنا به ادعای سیا کنگره آمریکا ممکن است اجازه تامین هزینه این عملیاتها از بودجه سرویسهای اطلاعاتی را ندهد.
حاج رضوان تمامی این جزئیات را در کمتر از یک سال پس از انفجار به دست آورد. وی همچنین به اطلاعاتی از بیش از 22 انفجار دست پیدا کرد که طی 4 سال قبل از انجام این انفجار صورت گرفته بود. این انفجارها عبارتند از:
ـ 1981 : انفجار سينما سلوى.
ـ 1982 : انفجار منطقه محلات مكتبي.
ـ 1982 : انفجار بازار الروشة.
ـ 1982 : انفجار مرکز الدار الاسلامية.
ـ 1982 : انفجار در الأوزاعي.
ـ 1982 : انفجار مجدد در سينما سلوى.
ـ 1982 : انفجار سفارت مصري.
ـ 1982 : انفجار رستوران أبو النواس.
ـ 1982 : انفجار محل دفن زبالهها در نزدیکی دفتر جنبش امل در المصيطبة.
ـ 1983 : انفجارABC
ـ 1983 : انفجار دفتر جنبش آزادی بخش فلسطین.
ـ 1983 : انفجار سوپرمارکت اسميت.
ـ 1983 : انفجار در خیابان تلویزیون این کشور( التلفزيون).
ـ 1984 : انفجار در منطقه عائشة بكار.
ـ 1984 : انفجار در محلات الشيخ موسى.
ـ 1984 : انفجار خود را در اول خیابان صبرا.
ـ 1985 : انفجار ساختمان متروک درمنه بيكاديلي.
ـ 1985 : انفجار کافه كانون لايت در ژان دارك.
ـ 1985 : انفجار بانک الرافدين.
ـ 1985 : انفجار در برابر مسجد إمام علي بن أبي طالب در مسیر الطريق الجديدة.
ـ 1985 : انفجار ایستگاه الزهيري در وطى المصيطبة.
تمامی انفجارهای مذکور با حمایت و تأمین مالی و برنامهریزی و آموزش آمریکاییها برای این مجموعه تروریستی انجام شد. این اقدامات برای ایجاد ترس و وحشت در میان مردم عادی بود. همزمان بر ضد احزاب و فرماندهان و شخصیتهای مطرح کشور نیز اقدامات تروریستی صورت گرفت. تلاش برای ترور ولید جنبلاط و دکتر سلیم الحص از دیگر اقدامات این گروه های تروریستی بود.
زنی که جان علامه فضل الله را نجات داد
لبنان در سال 1985 و همزمان با انجام انفجار تروریستی بئر العبد با هرجومرج امنیتی مواجه بود، بسیاری از انفجارهای متعدد از سوی جریانهای داخلی و خارجی در لبنان دنبال میشد و مداخله صهیونیستها در جبهه های مختلف نیز مزید بر علت بود، علاوه بر اینکه نیروهای بینالمللی از جمله آمریکایی نیز وارد عرصه لبنان شده بودند.
آمریکاییها تصور میکنند علامه فضل الله عامل مشوق انجام حمله به مقر نیروهای ویژه آمریکایی در نیمه دهه هشتاد قرن گذشته میلادی بود که به کشته شدن 241 نظامی آمریکایی منتهی شد. به این ترتیب آمریکاییها و رژیم صهیونیستی علامه فضلالله را خطری برای موجودیت اسرائیل میدانستند.
رسانههای غربی وی را رهبر ارشد حزبالله لبنان اعلام می کردند که یکی از مهمترین جریانهای مقاومت بر ضد اشغالگری دشمن در جنوب لبنان بود.
در زمان انفجار و بعد از اینکه خطبههای علامه فضلالله در نماز جمعه به پایان رسید، وی طبق معمول عازم منزل خود شد، اما یکی از مخاطبان زن وی اصرار داشت که ایشان به سؤالات شخصی وی نیز پاسخ دهد. در همین زمان انفجار بزرگ در خارج از مسجد به وقوع پیوست که بسیاری از زنان و مردان را به شهادت رساند. علامه فضل الله بعدها این زن لبنان را زنی مومن خواند که توانسته جانش را نجات دهد.
زینب الشامی زنی بود که با اصرار وی، علامه فضل الله از این انفجار نجات پیدا کرد. وی میگوید که شب قبل از این حادثه در خواب دیده است انفجاری بزرگ در نزدیکی سینما سیندرلا به وقوع پیوسته و علامه فضل الله در این انفجار به شهادت رسیده است. وی در این رابطه میگوید: گویا به من وحی شده بود که بعد از پایان نماز جلوی او را بگیرم، سریع به سمت وی حرکت کردم و از او خواستم که به سؤالات من پاسخ دهد.
او این خواسته را رد کرد و گفت من خسته هستم امیدوارم که مرا ببخشید، سؤالتان را به وقت دیگری بیندازید. اما من همچنان اصرار کردم. دقیقاً نمیدانستم چه بپرسم، شاید یک الهام یا یک قدرت مخفی ربانی بود. من تا آن زمان جرأت چنین کاری به خود نمیدادم. اصرار به متوقف کردن ایشان داشتم. در پی این اصرارها علامه برگشت و نشست تا به سوال من پاسخ دهد. نمیدانم در آن شرایط به ایشان چه گفتم، فقط یادم هست که از ایشان خواستم بیشتر مراقب خود باشند و نگهبانان اطراف خود را تقویت کنند، چرا که همواره در معرض خطر هستند. من خواب خود را برای ایشان بازگو کردم، ایشان گفتند که توکل به خدا کنید، از قضا و قدر نمی شود فرار کرد. هنوز جمله ایشان به پایان نرسیده بود که صدای مهیب انفجار بلند شد.
مسیر توطئه بر ضد مقاومت همچنان ادامه دارد...
31 سال از آن واقعه می گذرد، اما همچنان اوضاع تغییری نکرده است، برخی گروههای داخلی لبنان همچنان زیر علم آمریکا هستند و با شمشیر این کشور مبارزه میکنند. آنها به صداقت خود نسبت به طرف آمریکایی افتخار میکنند. هنوز این چهره تغییر نکرده است، عماد مغنیه هرگز تروریست نبود و نخواهد بود، اما کسانی که لبنانیها را کشته و خانههای آنها را تخریب میکردند و به دنبال ایجاد فتنه در این کشور بودند ، سعی کردند او را تروریست بنامند.
به همین علت بود که عماد مغنیه با استشهاد به حوادث موجود تأکید داشت " آمریکا مادر تروریسم است." در سالهای گذشته حتی حجم توطئههای آمریکایی صهیونیستی عربی بر ضد محور مقاومت افزایش پیدا کرده و فصل تازه ای از این توطئه ها آغاز شده که به فضل الهی این مرحله نیز با موفقیت کامل محور مقاومت عربی و نابودی رژیم صهیونیستی به پایان خواهد رسید.
نام منطقه بئر العبد چندین بار در فهرست اقدامات تروریستی در لبنان برده شده است، اما شاید یکی از بزرگترین این کشتارها که نمود واقعی تروریسم بینالمللی بود، در روز هشت مارس سال 1985 به وقوع پیوست. خانوادههای قربانیان این حادثه هنوز آن روز تلخ و آن کشتار فجیع را فراموش نمیکنند و همه ساله با حضور در مناطق منفجر شده، یاد و خاطره آن روز را گرامی میدارند. آنها همچنان بر ضرورت زنده نگه داشتن یاد این شهدا و حفظ وصیت آن ها و محکوم کردن عاملان این جنایتها تأکید دارند.
ابو حسن نورالدین که همسر خود را در این انفجار از دست داده است، میگوید وی در حالی به شهادت رسید که بین نمازگزاران جمعه شیرینی توزیع میکرد. او تأکید دارد که خانوادهاش همچنان در خط جهاد و مقاومت هستند و خون همسرش، فرزندان را به گونه ای تربیت کرده که الگوی مقاومت و صبر و جهاد هستند.
یکی دیگر از این جنایتها در سال 2013 رقم خورد، جنایتی که دست عربستان سعودی در پس پرده این اقدام نیز کاملاً ملموس بود. ریاض مداخله حزبالله لبنان و سرشکسته راهبردی تروریستها در منطقه القصیر را عاملی برای جلوگیری از تحقق رویاهای این رژیم در براندازی دولت سوریه می دید، لذا دامنه اعلام جنگ رژیم آل سعود بر ضد محور مقاومت از آن زمان و با انجام انفجارهای تروریستی در بئر العبد توسعه پیدا کرد.
در روز هشت مارس 1985 نزدیک ساعت چهار و 40 دقیقه بعد از ظهر مجموعه ای از مزدوران صهیونیستی یک خودروی بمبگذاری شده را در محله الصنوبره- سیندرلا در بئر العبد منفجر کردند. آنها با این انفجار تلاش داشتند مرحوم علامه سید محمد حسین فضلالله را ترور کنند. انفجار مذکور 80 شهید بر جای گذاشت که بیش از 40 نفر از آنها زن و کودک بودند. این انفجار همچنین به مجروح شدن 260 تن انجامید. چهار ساختمان در نزدیکی مکان انفجار تخریب شد و 20 ساختمان مسکونی در شعاع 200 متری انفجار آسیب دیدند. علاوه بر اینها خسارتهای مالی زیادی در نتیجه انفجار به بار آمد.
در آن زمان تمامی دنیا نسبت به این اقدام سکوت کرد، تنها یک نفر تصمیم گرفت در این زمینه تحقیق کند. او عماد مغنیه بود. وی موفق شد بعد از انجام اقدامات حرفهای عوامل تشویق کننده و اجرایی این انفجار را شناسایی کند. نتایج تحقیقات این بود که سازمان جاسوسی مرکزی آمریکا و گروهی از مزدوران آن این عملیات را انجام دادند. در این رابطه 11 نفر بازداشت شدند که تمامی آنها به ارتکاب این جنایت اعتراف کردند. آنها اعتراف کردند که از سال 1978 تحت پوشش مؤسسات رسمی داخلی و حمایتهای منطقهای و بینالمللی در زمینه جاسوسی فعالیت داشتهاند.
گروههای مذکور طی هفت سال اقدام به فساد در کشور کردند، اینها علاوه بر افرادی بودند که در آن زمان موفق به فرار شدند. آنها حدود 20 انفجار انجام داده بودند که در نتیجه آنها 277 نفر کشته و 1111 نفر زخمی شدند، علاوه بر این که بسیاری از منازل مسکونی و اماکن تجاری در اثر این انفجارها تخریب شده و ترس و وحشت در میان شهروندان بیگناه گسترش پیدا کرد.
در صبح روز بعد از انفجار بئر العبد عماد مغنیه عزم خود را جزم کرد تا هویت عاملان این اقدام را به هر قیمتی که شده کشف کند. در همان زمان مجرمان این عملیات تلاشهایی را برای انحراف افکار عمومی دنبال کرده و در گزارشی در روزنامه واشنگتن پست سعی کردند افکار عمومی را از دست داشتن آمریکا در این جنایت منحرف کنند.
در این گزارش آمده بود که رونالد ریگان رئیسجمهور آمریکا در اواخر سال 1984 با طرحی محرمانه برای آموزش و حمایت از یگانهای ضد تروریستی از سوی سازمان جاسوسی آمریکا موافقت کرده است، یگانهایی که قرار بود مأموریت اصلی آنها هدف قرار دادن " تروریستهای احتمالی در خاورمیانه " باشد.
نشریه آمریکایی نیوزویک در تشریح ایده ترور علامه فضل الله در آن زمان می نویسد که دولت وقت لبنان در سال 1984 خواستار تشکیل نیرویی تحت ادعای "مقابله با تروریسم" شده بود. پس از موافقت رونالد ریگان رئیسجمهور آمریکا و ویلیام کیسی مدیر سیا و جرج شولتز وزیر خارجه و رابرت مک فارلین مشاور امنیت ملی آمریکا این گروه تشگیل شد. این گروه آموزش سه مجموعه متشکل از پنج نیرو بود. این موضوع همچنین به اعضای کمسیونهای اطلاعاتی در سنا و مجلس نمایندگان نیز خبر داده شد. در این راستا عواملی برای جمعآوری اطلاعات و تهیه نقشه راه برای انجام انفجار در مسیر کاروان علامه فضل الله تشکیل شده بود.
گزارش واشنکتن پست تاکید می کند که یکی از این مجموعهها، متشکل از گروههای اطلاعاتی لبنانی و غیر لبنانی مأموریت مستقلی داشتند، آن تلاش داشتند انفجاری را در بیروت در خارج از منزل یکی از رهبران شیعه این کشور انجام دهند. آن ها اعتقاد داشتند این فرد در پشت پرده حمله به تأسیسات آمریکایی در منطقه قرار دارد.
باب ودورد نویسنده متخصصتر زمینه جنگ های آمریکا در کتاب خود تحت عنوان "حجاب" به نقل از ویلیام کیسی مدیر وقت مرکز سی آی ای در بیروت از راهکارهای تأمین مالی این طرح پرده برمیدارد. کیسی میگوید که این طرح بعد از نشستی بین وی و بندر بن سلطان بن عبدالعزیز سفیر وقت عربستان سعودی در آمریکا در یکی از قهوهخانه های واشنگتن به اجرا گذاشته شد. در این نشست علامه فضلالله به عنوان یک عنصر نامطلوب برای سیاستهای آمریکا شناخته شد و حاضران تصمیم گرفتند از دست وی خلاص شوند.
به این ترتیب بندر بن سلطان چکی به مبلغ سه میلیون دلار به سرویسهای جاسوسی آمریکا داد تا به عنوان تأمین مالی عملیات ترور علامه فضلالله هزینه شود، چرا که بنا به ادعای سیا کنگره آمریکا ممکن است اجازه تامین هزینه این عملیاتها از بودجه سرویسهای اطلاعاتی را ندهد.
ـ 1981 : انفجار سينما سلوى.
ـ 1982 : انفجار منطقه محلات مكتبي.
ـ 1982 : انفجار بازار الروشة.
ـ 1982 : انفجار مرکز الدار الاسلامية.
ـ 1982 : انفجار در الأوزاعي.
ـ 1982 : انفجار مجدد در سينما سلوى.
ـ 1982 : انفجار سفارت مصري.
ـ 1982 : انفجار رستوران أبو النواس.
ـ 1982 : انفجار محل دفن زبالهها در نزدیکی دفتر جنبش امل در المصيطبة.
ـ 1983 : انفجارABC
ـ 1983 : انفجار دفتر جنبش آزادی بخش فلسطین.
ـ 1983 : انفجار سوپرمارکت اسميت.
ـ 1983 : انفجار در خیابان تلویزیون این کشور( التلفزيون).
ـ 1984 : انفجار در منطقه عائشة بكار.
ـ 1984 : انفجار در محلات الشيخ موسى.
ـ 1984 : انفجار خود را در اول خیابان صبرا.
ـ 1985 : انفجار ساختمان متروک درمنه بيكاديلي.
ـ 1985 : انفجار کافه كانون لايت در ژان دارك.
ـ 1985 : انفجار بانک الرافدين.
ـ 1985 : انفجار در برابر مسجد إمام علي بن أبي طالب در مسیر الطريق الجديدة.
ـ 1985 : انفجار ایستگاه الزهيري در وطى المصيطبة.
تمامی انفجارهای مذکور با حمایت و تأمین مالی و برنامهریزی و آموزش آمریکاییها برای این مجموعه تروریستی انجام شد. این اقدامات برای ایجاد ترس و وحشت در میان مردم عادی بود. همزمان بر ضد احزاب و فرماندهان و شخصیتهای مطرح کشور نیز اقدامات تروریستی صورت گرفت. تلاش برای ترور ولید جنبلاط و دکتر سلیم الحص از دیگر اقدامات این گروه های تروریستی بود.
لبنان در سال 1985 و همزمان با انجام انفجار تروریستی بئر العبد با هرجومرج امنیتی مواجه بود، بسیاری از انفجارهای متعدد از سوی جریانهای داخلی و خارجی در لبنان دنبال میشد و مداخله صهیونیستها در جبهه های مختلف نیز مزید بر علت بود، علاوه بر اینکه نیروهای بینالمللی از جمله آمریکایی نیز وارد عرصه لبنان شده بودند.
آمریکاییها تصور میکنند علامه فضل الله عامل مشوق انجام حمله به مقر نیروهای ویژه آمریکایی در نیمه دهه هشتاد قرن گذشته میلادی بود که به کشته شدن 241 نظامی آمریکایی منتهی شد. به این ترتیب آمریکاییها و رژیم صهیونیستی علامه فضلالله را خطری برای موجودیت اسرائیل میدانستند.
در زمان انفجار و بعد از اینکه خطبههای علامه فضلالله در نماز جمعه به پایان رسید، وی طبق معمول عازم منزل خود شد، اما یکی از مخاطبان زن وی اصرار داشت که ایشان به سؤالات شخصی وی نیز پاسخ دهد. در همین زمان انفجار بزرگ در خارج از مسجد به وقوع پیوست که بسیاری از زنان و مردان را به شهادت رساند. علامه فضل الله بعدها این زن لبنان را زنی مومن خواند که توانسته جانش را نجات دهد.
او این خواسته را رد کرد و گفت من خسته هستم امیدوارم که مرا ببخشید، سؤالتان را به وقت دیگری بیندازید. اما من همچنان اصرار کردم. دقیقاً نمیدانستم چه بپرسم، شاید یک الهام یا یک قدرت مخفی ربانی بود. من تا آن زمان جرأت چنین کاری به خود نمیدادم. اصرار به متوقف کردن ایشان داشتم. در پی این اصرارها علامه برگشت و نشست تا به سوال من پاسخ دهد. نمیدانم در آن شرایط به ایشان چه گفتم، فقط یادم هست که از ایشان خواستم بیشتر مراقب خود باشند و نگهبانان اطراف خود را تقویت کنند، چرا که همواره در معرض خطر هستند. من خواب خود را برای ایشان بازگو کردم، ایشان گفتند که توکل به خدا کنید، از قضا و قدر نمی شود فرار کرد. هنوز جمله ایشان به پایان نرسیده بود که صدای مهیب انفجار بلند شد.
31 سال از آن واقعه می گذرد، اما همچنان اوضاع تغییری نکرده است، برخی گروههای داخلی لبنان همچنان زیر علم آمریکا هستند و با شمشیر این کشور مبارزه میکنند. آنها به صداقت خود نسبت به طرف آمریکایی افتخار میکنند. هنوز این چهره تغییر نکرده است، عماد مغنیه هرگز تروریست نبود و نخواهد بود، اما کسانی که لبنانیها را کشته و خانههای آنها را تخریب میکردند و به دنبال ایجاد فتنه در این کشور بودند ، سعی کردند او را تروریست بنامند.
به همین علت بود که عماد مغنیه با استشهاد به حوادث موجود تأکید داشت " آمریکا مادر تروریسم است." در سالهای گذشته حتی حجم توطئههای آمریکایی صهیونیستی عربی بر ضد محور مقاومت افزایش پیدا کرده و فصل تازه ای از این توطئه ها آغاز شده که به فضل الهی این مرحله نیز با موفقیت کامل محور مقاومت عربی و نابودی رژیم صهیونیستی به پایان خواهد رسید.